هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، با استفاده از استعاره‌های غنی و تصاویر شاعرانه، به توصیف درد عشق و رنج‌های ناشی از آن می‌پردازد. شاعر از غمزه‌های معشوق به عنوان تیرهای زهرآگین یاد می‌کند که قلبش را می‌درد. او معشوق را به عنوان موجودی فتنه‌انگیز و بلاآفرین توصیف می‌کند که هم دوست است و هم دشمن. در ادامه، شعر به موضوعاتی مانند عشق الهی، رنج‌های عاشقان، و تفاوت بین عاشقان واقعی و دیگران می‌پردازد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تصاویر به کار رفته در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۲۰۶

هر مژه از غمزه خون ریز تو ناوک زنی ست
کاندرون هر جگر زان زخم ناوک روزنی ست

چشمت آفت، غمزه فتنه، خط قیامت، رخ بلاست
آشنایی با چینن خصمان نه حد چون منی ست

جان که زارم می کشد از یاد چون تو دوستی
جان من از تو چه پنهان آشکارا دشمنی ست

چشم ار بی تو جهان بیند، بگیرش عیب، از انک
خیره بی دیده آلوده تر دامنی ست

ساقیا، گرمی خورم بی تو نگویی کان می است
مردنم را شربتی و آتشم را روغنی ست

ای که در گریه زنی طعنم که این خونابه چیست
بر گذر زین سیل تند من، قوی مردافگنی است

اندر آن مجلس که خود را زنده سوزند اهل عشق
ای بسا مرد خدا کو کمتر از هندوزنی ست

عندلیبان را غذای روح باشد بوی گل
مرغ دشت است آن که عاشق بر جو و بر ارزنی ست

هر شبی خسرو که کوبد سینه در کویت به درد
زیر دیوار تو، سلطان، پاسبان چوبک زنی ست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.