هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غمگین است که در آن شاعر از درد فراق و عشق ناکام سخن می‌گوید. تصاویری مانند تب، اشک، شمع، دود، و خون برای بیان احساسات عمیق و آتشین عاشق استفاده شده است. شاعر از رنج‌های عشق، جراحت‌های روحی، و بی‌قراری‌های شبانه می‌گوید و حالات خود را با عناصر طبیعت مانند شمع و باد مقایسه می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های سنگین و احساسات شدید عاشقانه مناسب سنین بالاتر است.

شمارهٔ ۲۰۷

تا خیال روی او را دیده در تب دیده است
مردم چشمم به خون در اشک ما غلتیده است

تا چرا با شمع رویش آتش تب یار شد
دل چو دود زلف او بر خود بسی پیچیده است

بر لبش هر داغ جانسوزی که بس تبخاله شد
زان جراحت بر دل و جان من شوریده است

دوش بر بالین یارم شمع از غم پیش من
تا سحر بیچاره بر جان همچو من لرزیده است

چون به نوک غمزه آن بت از لب من خون گشاد
در تن من هم ز غیرت خون من شوریده است

چون ندارد طاقتی کز آب خیزد دمی
نرگس بیمار یارم درد سر چون دیده است

دوش چون آمد خیال سرو قدش پیش من
تا سحر خسرو به جایش گرد سر گردیده است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.