هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، بیانگر درد و رنج عاشقی است که از فراق و جفای معشوق رنج می‌برد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق، احساسات خود را نسبت به معشوق بیان می‌کند و از دوری و بی‌وفایی او شکایت دارد. در عین حال، امید به وصال و یافتن نشانی از معشوق نیز در ابیات دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و برخی استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از ابیات حاوی احساسات شدید و غمگینانه هستند که مناسب‌تر است برای سنین بالاتر ارائه شوند.

شمارهٔ ۲۲۲

بند جانم ز خم سلسله موی کسی ست
زخم جانم ز کمان خانه ابروی کسی ست

شب ز غم چون گذرانم من تنها مانده
ای خوش آن کس که شبش تکیه به پهلوی کسی ست

گریه امروز نمی ایستدم، کاندر خواب
دیده ام شب که رخم گویی بر روی کسی ست

از کجا آمدی، ای باد، که دیوانه شدم
بوی گل نیست که می آید، این بوی کسی ست

پند خود بیهده ضایع مکن، ای صاحب پند
کز توام نیست خبر ز آنکه دلم سوی کسی ست

دل من دور نرفته ست، نکو می دانم
باز جویید همانجاش که در موی کسی ست

بو که از گم شده خویش نشانی یابم
روز و شب گشتم هر جا که سر کوی کسی ست

از دل و دیده و جان هر چه دهم راضی نیست
یارب، این ترک جفا پیشه چه بدخوی کسی ست

گر تو منکر شوی، ای شوخ، بداند همه کس
کاین بلای دلم از نرگس جادوی کسی ست

سر ابروی تو گردم، گرهش بازگشای
که کمانت نه به اندازه بازوی کسی ست

همه بهر دگرانست زکوة حسنت
آخر این خسرو بیچاره دعاگوی کسی ست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.