هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از عشق و دل‌بستگی شدید سخن می‌گوید. شاعر از عشق به معشوق و رنج‌های ناشی از آن می‌نالد و به مفاهیمی مانند تسلیم در برابر عشق، غم و اندوه، و تأثیرات عمیق عشق بر جان اشاره می‌کند. همچنین، از استعاره‌هایی مانند زلف پریشان، نرگس فتان، و تیغ عشق استفاده شده است.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج عشق و تسلیم شدن ممکن است برای سنین پایین‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۲۳۶

آنکه برده ست دلم زلف پریشان اینست
آنکه کشته ست مرا نرگس فتان اینست

آمد آن سرو خرامان و به خاکم بنشست
وه که با جان رود، از سرو خرامان اینست

ز آشنایی خطرم باشد و می گفت حکیم
دانم آن زود کش و دیر پشیمان اینست

گر غمی گیردت از کشتن من، عیب مگیر
چه کنم خاصیت خون مسلمان اینست

من همی گویم سوز خود و تو می خندی
آنکه بر سوخته ریزند نمک، آن، اینست

همه شب جان من است و غم خوبان تا روز
عاقبت در سر ایشان رود ار، جان اینست

تیغ عشق است، محا باش نباشد خسرو
سر تسلیم فرود آر که فرمان اینست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.