هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه است که به بیان دردها و رنجهای عشق، هجران و ناکامیهای آن میپردازد. شاعر از عشق بیپاسخ، فراق و تأثیر عمیق آن بر روح و جان سخن میگوید و با تصاویر شاعرانه مانند میخانه، کاروان و دریا، احساسات خود را بیان میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناکامی و فراق ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۲۵۵
مردم از کوی تو چون بیدل نرفت
هر که در میخانه شد عاقل نرفت
عمر در سر شد به رسوایی عشق
وین هوس از جان بی حاصل نرفت
مهر رویش در دلم پنهان نماند
آفتاب اندر حجاب گل نرفت
کاروان بگذشت و محمل ماند دور
وز دل من یاد آن محمل نرفت
برکشیدم تنگ تن را سوی صبر
لاشه لاغر بود تا منزل نرفت
ما و غرق بحر هجران، چون کنیم
کشتی درویش در ساحل نرفت
با کسی وقتی وصالی داشتیم
سالها بگذشت و آن از دل نرفت
شکر کن، خسرو، بلای عشق را
زانکه این فیض است، گر قابل نرفت
هر که در میخانه شد عاقل نرفت
عمر در سر شد به رسوایی عشق
وین هوس از جان بی حاصل نرفت
مهر رویش در دلم پنهان نماند
آفتاب اندر حجاب گل نرفت
کاروان بگذشت و محمل ماند دور
وز دل من یاد آن محمل نرفت
برکشیدم تنگ تن را سوی صبر
لاشه لاغر بود تا منزل نرفت
ما و غرق بحر هجران، چون کنیم
کشتی درویش در ساحل نرفت
با کسی وقتی وصالی داشتیم
سالها بگذشت و آن از دل نرفت
شکر کن، خسرو، بلای عشق را
زانکه این فیض است، گر قابل نرفت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.