۲۳۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۵۹

ترک من طره مشوش کرده است
لاله از مشکش منقش کرده است

روی هم همچون آتش او ز ابروان
ماه را نعلی در آتش کرده است

می گشاید از نظر تیر بلا
می کند آنچه که آرش کرده است

سر خوش از باده بود پیوسته او
لیک با باده سری خوش کرده است

غمزه های چشم مخمورش مدام
دل بدان لعل شکروش کرده است

رشته صبر مرا بگسسته است
زلف تو بس که کشایش کرده است

زان پریشان شد چون مو خسرو، مگر
یاد آن زلف مشوش کرده است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.