۲۳۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۶۶

صد دل اندر زلف شب گون سوخت ست
گوییا در شب چراغ افروخته ست

هر که او سودای زلفت می پزد
عود را چون هیزم تر سوخت ست

دل به شمشیر جفا بشکافته ست
وانگه از تیر مژه بر دوخته ست

گریه چندان شد که در خون دلم
مردم چشم آشنا آموخته ست

ای مسلمانان، یکی بازم خرید
کو مرا بر دست غم بفروخته ست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.