هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر درد هجران و اشتیاق به وصال معشوق است. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند چشمه آب حیات، شمع روی، آتش هجران و... احساسات عمیق خود را نسبت به معشوق بیان میکند. او زندگی بدون معشوق را بیمعنا میداند و تنها هدف حیات را وصال او میشمرد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در شعر، درک زیباییشناسی و احساسات پیچیده آن، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و عاطفی دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد قابل درک است.
شمارهٔ ۲۶۷
ای دهانت، چشمه آب حیات
شمع رویت آفتاب کاینات
تا دلم از شادی وصلت نماند
از کمند غم نمی یابم نجات
گریه را مپسند هر دم تا به کی
پیش چشم از گریه جیحون و فرات
زاتش هجرت تن خاکی بسوخت
تا کدامین باد آرد سوی مات
هر که بی تو زنده ماند مرده به
جز وصالت نیست مقصود از حیات
گر ندیدی سبزه ای بر آب خضر
گرد آن شکر ببین رسته نبات
بت پرستان گر ز تو آگه شوند
یاد نارند از بتان سومنات
از شراب شب نشینان در خمار
هات کأسا یا حبیبی بالغدات
همچو ذره در هوای مهر تو
نیست خسرو را دمی صبر و ثبات
شمع رویت آفتاب کاینات
تا دلم از شادی وصلت نماند
از کمند غم نمی یابم نجات
گریه را مپسند هر دم تا به کی
پیش چشم از گریه جیحون و فرات
زاتش هجرت تن خاکی بسوخت
تا کدامین باد آرد سوی مات
هر که بی تو زنده ماند مرده به
جز وصالت نیست مقصود از حیات
گر ندیدی سبزه ای بر آب خضر
گرد آن شکر ببین رسته نبات
بت پرستان گر ز تو آگه شوند
یاد نارند از بتان سومنات
از شراب شب نشینان در خمار
هات کأسا یا حبیبی بالغدات
همچو ذره در هوای مهر تو
نیست خسرو را دمی صبر و ثبات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.