هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و غنایی، به زیبایی و جمال معشوق و عشق پر شور و سوز شاعر اشاره دارد. شاعر خود را غلام جمال معشوق می‌داند و با تصاویر زیبا و استعاره‌های پر معنا، عشق و ارادت خود را بیان می‌کند. او جهان و همه زیبایی‌های آن را در برابر معشوق ناچیز می‌شمرد و عشق را بالاترین ارزش می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عرفانی و عاشقانه عمیق است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه بیشتری نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تصاویر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۳۰۶

ماییم کافتاب غلام جمال ماست
صد عید نو در ابروی همچون هلال ماست

روشن که می نماید از آیینه سپهر
آن آفتاب نیست، خیال جمال ماست

تا چشم اختران نرسد در کمال ما
چرخ کبود پرده عین الکمال ماست

در پیش ما بهای جهان است کنجدی
آن نیست کنجد و اگر آن هست، خال ماست

از عشق ما کسی نزید وانکه می زید
از کاهلی غمزه مردم شکال ماست

عاشق کشیم و سایه رحمت نیفگنیم
کاین مرحمت به مذهب خوبان وبال ماست

عشاق پیش ما دو جهان می کشند، لیک
این پیشکش چه در خور عز و جلال ماست

آن عاشقی که گشت گم اندر خیال او
او خود نماند، وانکه بود هم خیال ماست

خاک تنی که پخته شد از سوز ما، درو
هم خون او خوریم چو می، کان سفال ماست

پامال گشت در ره ما خسرو و دیت
او را همین بس است که او پایمال ماست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.