هوش مصنوعی: این متن عاشقانه بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. او با وجود بی‌اعتنایی معشوق، عشق خود را ادامه می‌دهد و زیبایی‌های معشوق مانند ابرو، چشم و زلف را توصیف می‌کند. شاعر از فتنه‌انگیزی چشم معشوق و شیرینی لب‌هایش سخن می‌گوید و در نهایت اشاره می‌کند که توصیف زلف معشوق توسط خسرو باعث خوشبویی جهان شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند 'فتنه چشم' و 'غمزه' نیاز به سطحی از بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۳۷۰

بنده را با تو دوستداری خوست
گر چه تو بنده را نداری دوست

آن نه چشمی ست کز کرشمه ناز
دیده را هر نظر که هست در اوست

گرد ابروی تست جای نماز
باز در چشم بنده آب وضوست

با من از زلف تو بد است، چه باک؟
هر چه بد نیست، روی تو نیکوست

فتنه چشم تو نمی خسپد
زانکش از غمزه خار در پهلوست

چون تو بر لب نمی نهد لب را
شکر اندر لب تو تو بر توست

وصف زلف تو کرد خسرو، از آنست
که ز لطفش همه جهان خوشبوست
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.