هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از بیدل، بیانگر جستجوی شاعر برای یافتن معشوق و آرامش در عشق است. او از درد فراق و بی‌قراری دل عاشق می‌گوید و امید به یافتن وصال را دارد. همچنین، اشاره‌ای به نقش دعا و تسلیم در رسیدن به آرزوها می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در شعر وجود دارد که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به‌کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۳۹۲

یک سخن گر من ازان جان و جهان خواهم یافت
ره سوی آرزوی خویش بدان خواهم یافت

گر به گرد قد زیباش نگردم، چه کنم؟
در کدامین چمن آن سرو روان خواهم یافت؟

جان عاشق، اگر از بهر رخ زیبا راست
من کدامین رخ زیبا به ازان خواهم یافت؟

دل برفت از من و یارب که گهی خواهد بود
که ازان گم شده خویش نشان خواهم یافت؟

بیدل و غمزده ام کیست که دل خواهد داد
عاشق و سوخته ام از که ضمان خواهم یافت؟

عشق ازین گونه که بیش است به دل تا جان هست
نه همانا که ازین فتنه امان خواهم یافت

از گله پا به گلم ده که من بدخو را
روزی از دیده اغیار نهان خواهم یافت

ای که گفتی به دعا آرزوی خویش بیاب
باری آنچ آرزویم هست همان خواهم یافت

ساقیا، جان عزیز است بهای رطلت
دفع غم را بخرم، گر چه گران خواهم یافت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.