هوش مصنوعی: این متن شعری است که درد و رنج عاشقانه را بیان می‌کند. شاعر از غم و اندوه عشق، ناکامی‌ها و ناله‌های دل شکسته خود می‌گوید و از این که تلاش‌هایش برای رسیدن به معشوق بی‌ثمر مانده است، اظهار ناامیدی می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

شمارهٔ ۴۷۰

دلم برون شد از غمت، غمت ز دل برون نشد
زبون شدم که بود کو ز دست غم زبون نشد

به جلوه گاه نیکوان که هست جلوه بلا
کسی درون پرده شد که از بلا برون نشد

ز آب چشم عاشقان کجا ز دیده تر کند
ز شوخی شکرلبان دل کسی که خون نشد

چه ناله ها که کرد دل که یار از آن خود کند
رخ نکویی مرا چه حیلت است چون نشد؟

چو مردنی شدم ز غم، چه جویم از کسی دعا؟
که از دعای مردمان حیات کس فزون نشد

ندانم این که چون زیم، حیات دل چسان بود؟
ز جادویی که خسرو از دلت به صد فسون نشد
وزن: مفاعلن مفاعلن مفاعلن مفاعلن
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.