هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از عشق نافرجام و رنجهای ناشی از آن سخن میگوید. شاعر از درد عشق و بیقراری دلش مینالد و بیان میکند که حتی با وجود رنجهای فراوان، عشقش پایدار خواهد ماند. همچنین، اشارهای به مستی و بیخبری از عشق دارد که تا ابد ادامه خواهد یافت.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و رنجهای عاطفی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههایی مانند 'تیغ' و 'خون' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.
شمارهٔ ۴۷۷
چشمت گهی از غمزه هشیار نخواهد شد
وین دل ز خراش او بی خار نخواهد شد
گر تیغ زنی بر تن، ور نیش زنی بر جان
ناگاه رود جانش، بیمار نخواهد شد
عشقت ز پی کشتن مردانه به کار آمد
شادم ز غمت باری بیکار نخواهد شد
بر ما فتد ار تابی زان رخ، چه شوی رنجه؟
مهتاب ز افتادن افگار نخواهد شد
بیهوده چه گریم خون اصلاح دل خود را؟
تقویم چو از جدول طومار نخواهد شد
خونخوار بود، خسرو، عاشق ز چنین باده
مست است که تا محشر هشیار نخواهد شد
وین دل ز خراش او بی خار نخواهد شد
گر تیغ زنی بر تن، ور نیش زنی بر جان
ناگاه رود جانش، بیمار نخواهد شد
عشقت ز پی کشتن مردانه به کار آمد
شادم ز غمت باری بیکار نخواهد شد
بر ما فتد ار تابی زان رخ، چه شوی رنجه؟
مهتاب ز افتادن افگار نخواهد شد
بیهوده چه گریم خون اصلاح دل خود را؟
تقویم چو از جدول طومار نخواهد شد
خونخوار بود، خسرو، عاشق ز چنین باده
مست است که تا محشر هشیار نخواهد شد
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.