هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از خسروی شیرازی بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. او با توصیف زیبایی‌های معشوق مانند زلف، ابرو و چاه زنخدان، سردرگمی و بی‌قراری خود را در عشق نشان می‌دهد. شاعر بارها تکرار می‌کند که نمی‌داند چه اتفاقی برایش افتاده و در این واقعه خود را گم کرده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل زیبایی‌شناسی شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۵۱۳

بی نرگس تو خواب ندانم که چه باشد
زلفت کشم و تاب ندانم که چه باشد

آن شب که بتا، چشم تو در خواب ببینم
در دیده خود خواب ندانم که چه باشد

تا طاق دو ابروی تو محراب بتان شد
بت جویم و محراب ندانم که چه باشد

چون چاه زنخدان تو از دور ببینم
تشنه شوم و آب ندانم که چه باشد

از زلف تو چون نیست مرا سوی رخت ره
شب گردم و مهتاب ندانم که چه باشد

گویند که دریاب درین واقعه خود را
می گویم و دریاب ندانم که چه باشد

باغی ست عجب وصل تو، می پرس ز خسرو
من بنده در آن باب ندانم که چه باشد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.