هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از درد و رنج خود میگوید و بیان میکند که حتی طبیعت و محیط اطرافش نیز از نالههای او متأثر میشوند. او از کسانی که درد او را درک نمیکنند میخواهد که بر او خرده نگیرند، چرا که درد کشیدن و ناله کردن امری طبیعی برای فرد رنجدیده است.
رده سنی:
15+
متن دارای مضامین عمیق عاطفی و غمگین است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل شعر نیاز به آشنایی با ادبیات و مفاهیم انتزاعی دارد.
شمارهٔ ۵۲۴
چون مرغ سحر از غم گلزار بنالد
از غم دل دیوانه من زار بنالد
هر گه که به گوشش برسد ناله زارم
بر درد من سوخته دل زار بنالد
بر سوزش من جان زن و مرد بسوزد
وز ناله زارم در و دیوار بنالد
ای آنکه ز دردت خبری نیست، مکن عیب
گر سوخته ای از دل افگار بنالد
خسرو، اگر از درد بنالد، چه توان گفت؟
عیبی نتوان کرد که بیمار بنالد
از غم دل دیوانه من زار بنالد
هر گه که به گوشش برسد ناله زارم
بر درد من سوخته دل زار بنالد
بر سوزش من جان زن و مرد بسوزد
وز ناله زارم در و دیوار بنالد
ای آنکه ز دردت خبری نیست، مکن عیب
گر سوخته ای از دل افگار بنالد
خسرو، اگر از درد بنالد، چه توان گفت؟
عیبی نتوان کرد که بیمار بنالد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.