هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر درد و رنج عاشقی است که در فراق معشوق به سر میبرد. شاعر از زیباییهای معشوق، بیقراری خود در عشق و ناامیدی از دنیا سخن میگوید. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند زهد و رندی دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در شعر وجود دارد که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'زهد' و 'کفر' نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک دارند.
شمارهٔ ۵۶۲
دلی کو چون تو دلداری ندارد
بر اهل عشق مقداری ندارد
ز سر تا پای زلفت یک شکن نیست
که در هر مو گرفتاری ندارد
ندانم زاهدی کز کفر زلفت
به زیر خرقه زناری ندارد
کدامین گل به بستان سرخ روید
که از تو در جگر خاری ندارد
دهان پسته ماند با دهانت
ولیکن نغز گفتاری ندارد
کسی کو روی تو دیده ست، هرگز
نظر بر پند غمخواری ندارد
من از خمخانه دردی کشیدم
که آنجا محتسب کاری ندارد
که آب خوش خورد از عقل آن کس
که ره در کوی خماری ندارد
بیا و دست گیر افتاده ای را
که جز تو در جهان یاری ندارد
مگو کز هجر من چون است خسرو
امید زیستن باری ندارد
بر اهل عشق مقداری ندارد
ز سر تا پای زلفت یک شکن نیست
که در هر مو گرفتاری ندارد
ندانم زاهدی کز کفر زلفت
به زیر خرقه زناری ندارد
کدامین گل به بستان سرخ روید
که از تو در جگر خاری ندارد
دهان پسته ماند با دهانت
ولیکن نغز گفتاری ندارد
کسی کو روی تو دیده ست، هرگز
نظر بر پند غمخواری ندارد
من از خمخانه دردی کشیدم
که آنجا محتسب کاری ندارد
که آب خوش خورد از عقل آن کس
که ره در کوی خماری ندارد
بیا و دست گیر افتاده ای را
که جز تو در جهان یاری ندارد
مگو کز هجر من چون است خسرو
امید زیستن باری ندارد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.