هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و دل‌بستگی عمیق خود به معشوق سخن می‌گوید. او از نرسیدن به معشوق و رنج‌های عشق شکایت دارد و بیان می‌کند که هیچ‌کس و هیچ‌چیز نمی‌تواند جای معشوق را برای او بگیرد. همچنین، او از غم و اندوه ناشی از این عشق نافرجام می‌نالد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۵۶۶

مهی چون او به دست من نیفتد
وگر افتد، چنین روشن نیفتد

نمی دانم چه سر دارد، که تیغش
مرا خود هرگز از گردن نیفتد

ز بخت خود پریشانم که یک شب
سر زلفش به دست من نیفتد

نبیند کس دگر گل را شکفته
اگر بوی تو در گلشن نیفتد

تو ناوک می زنی از غمزه و من
برو لرزان که بر دشمن نیفتد

مرو دامن کشان تا گرد غیری
ز خاک ره بر آن دشمن نیفتد

چو خسرو از توام، ای چشم روشن
نظر بر هیچ سیمین تن نیفتد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.