هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، احساسات شاعر را نسبت به معشوق بیان میکند. او از دیدن صورت معشوق، سوختن در عشق، اشک ریختن و تأثیر نورانی بودن معشوق بر دیدهها سخن میگوید. در پایان، شاعر معشوق را به عنوان صورت جان توصیف میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.
شمارهٔ ۶۸۳
تا خیال روی آن شمع شبستان دیده شد
سوختم سر تا قدم پیدا و پنهان دیده شد
سبز خطش بر نگین لعل تا بر زد قدم
از خضر پی بر کنار آب حیوان دیده شد
می شود از پرتو رخسار مهرافروز تو
دیده ها روشن، مگر خورشید تابان دیده شد
زآمد و رفت خیال قامت زیبای او
جلوه گاه ناز آن سرو خرامان دیده شد
از پی نظاره گلبرگ رویت، یک به یک
قطره های اشک من بر نوک مژگان دیده شد
تا بدیدم در لبش، خون دل از چشمم بریخت
یاغی خونی که رفت آن مسلمان دیده شد
چشم خسرو بود و روی او حکایت مختصر
گر به چشم خود کسی را صورت جان دیده شد
سوختم سر تا قدم پیدا و پنهان دیده شد
سبز خطش بر نگین لعل تا بر زد قدم
از خضر پی بر کنار آب حیوان دیده شد
می شود از پرتو رخسار مهرافروز تو
دیده ها روشن، مگر خورشید تابان دیده شد
زآمد و رفت خیال قامت زیبای او
جلوه گاه ناز آن سرو خرامان دیده شد
از پی نظاره گلبرگ رویت، یک به یک
قطره های اشک من بر نوک مژگان دیده شد
تا بدیدم در لبش، خون دل از چشمم بریخت
یاغی خونی که رفت آن مسلمان دیده شد
چشم خسرو بود و روی او حکایت مختصر
گر به چشم خود کسی را صورت جان دیده شد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.