هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از عشق، هجران، و درد دل‌هایش سخن می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند. همچنین، از رقیب و سختی‌های عشق نیز یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه پیچیده و احساسات عمیق است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به کار رفته نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد.

شمارهٔ ۶۹۷

بت نو رسیده من هوس شکار دارد
دل صید کرده هر سو نه یکی، هزار دارد

رود آنچنان به جولان که سر سپه نکرده
سر آن سپاه گردم که چنان سوار دارد

دل من ببرد زلفش، جگرم نجست چشمش
تو مباش غافل، ای جان، که هنوز کار دارد

نتوانمش که بینم به رقیب ناموافق
چه خوش است گل، ولیکن چه کنم که خار دارد؟

برو، ای صبا و حالی که مرا ز هجر دیدی
برسانش، ار چه دانم که کم استوار دارد

به خدا که سینه من بشکاف و جان برون کن
که درون خانه تو دگری چه کار دارد؟

برس، ای سوار، لطفی بنمای خاکیی را
که ز تندی سمندت دل پر غبار دارد

تو شبانه می نمایی، به برکه بوده ای شب؟
که هنوز چشم مستت اثر خمار دارد

چو اسیر تست خسرو، نظری به مردمی کن
که ز تاب زلف مستت دل بیقرار دارد
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.