هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که به موضوعاتی مانند عشق، رنج عاشقان، بیاعتنایی معشوق، و مفاهیم معنوی میپردازد. شاعر از درد دل سوخته، بیوفایی یار، و ارزش عشق در برابر دنیا سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین برخی از اشارات مانند 'خون جگر' و 'تیغ رقیبان' ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.
شمارهٔ ۷۱۰
خوبرویان به دل سوخته ساغر ندهند
به جز از خون جگر شربت دیگر ندهند
ای خوشا کشته شدن بر در خوبان که اگر
تیغ بر دست رقیبان ستمگر ندهند
در نگیرد به بتان گریه گرم و دم سرد
کاین درختان به چنین آب و هوا بر ندهند
عاشقان در نظر دوست چو جان افشانند
چه متاعی ست دو عالم که صلا در ندهند!
ماه و خور چون تو نه اند، ای دل و جان منزل تو
کان ولایت که تو داری به مه و خور ندهند
غمزه را کار مفرمای به شهر اسلام
که مسلمانان شمشیر به کافر ندهند
ما به خون خوردن و او بادگران چتوان کرد
چشمه روزی خضر شد به سکندر ندهند
ای صبا، زان سر کو منتظران را گردی!
تا بدین دیده دگر زحمت آن در ندهند
به نظر بس کن و ذکر لب و دندان بگذار
زانکه خسرو به گدایی در و گوهر ندهند
به جز از خون جگر شربت دیگر ندهند
ای خوشا کشته شدن بر در خوبان که اگر
تیغ بر دست رقیبان ستمگر ندهند
در نگیرد به بتان گریه گرم و دم سرد
کاین درختان به چنین آب و هوا بر ندهند
عاشقان در نظر دوست چو جان افشانند
چه متاعی ست دو عالم که صلا در ندهند!
ماه و خور چون تو نه اند، ای دل و جان منزل تو
کان ولایت که تو داری به مه و خور ندهند
غمزه را کار مفرمای به شهر اسلام
که مسلمانان شمشیر به کافر ندهند
ما به خون خوردن و او بادگران چتوان کرد
چشمه روزی خضر شد به سکندر ندهند
ای صبا، زان سر کو منتظران را گردی!
تا بدین دیده دگر زحمت آن در ندهند
به نظر بس کن و ذکر لب و دندان بگذار
زانکه خسرو به گدایی در و گوهر ندهند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۰۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.