هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غمگین است که از درد فراق، نگاه معشوق، و رنج‌های عشق سخن می‌گوید. شاعر از جدایی، اشک‌ها، و تأثیر عمیق عشق بر زندگی خود می‌نویسد و از بی‌توجهی دیگران به رنج‌هایش شکایت دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاطفی عمیق و غم‌انگیز است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، زبان شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال پیچیده باشد.

شمارهٔ ۷۴۵

بس که خون جگر از راه نظر بیرون شد
دل نمی باید ازین ورطه ره بیرون شد

ناوک چشم تو تا خون دلم ریخت ز چشم
در میان دل و چشم من آن دم خون شد

از تب هجر بمردیم به کنج غم و هیچ
کس نپرسید که آن خسته غمگین چون شد

تا چو ماه نو ازان مهر جدا افتادم
عمر من کم شد و مهر رخ او افزون شد

گر نه زنجیر دل از طره خوبان کردند
زلف لیلی ز چه رو سلسله مجنون شد

یار چون درج عقیقی به تبسم بگشاد
چشم خسرو چو صدف پر ز در مکنون شد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.