۲۵۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۴۴

ترک عاشق کش من، ترک جفا خوش باشد
به وفا کوش که از دوست وفا خوش باشد

بی تو، ای گل، سر گلگشت چمن نیست مرا
که تماشای گلستان شما خوش باشد

پرده برگیر ز رخ تا که دعایی بکنم
که به هنگام سحرگاه دعا خوش باشد

گر کند ناز وگر عربده با اهل نظر
چشم مردم کش آن شوخ به ما خوش باشد

گر دلم ریش کند ور جگرم خون سازد
چشم غارتگر آن ترک مرا خوش باشد

دایم از پرورش من آن سرو خوش است
همه خواهند که پرورده ما خوش باشد

خسروا، دیده نگه دار ز دیدار رقیب
که زیان نظر از صحبت ناخوش باشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.