هوش مصنوعی: این شعر از حسرت و عشق ناکام سخن می‌گوید. شاعر از درد دل‌های بی‌پاسخ، عشق یکطرفه، و رنج‌های عاطفی می‌نالد. او از جفای معشوق، آرزوهای بربادرفته، و فداکاری‌های بی‌ثمر در راه عشق یاد می‌کند. تصاویری مانند تیغ خونخوار، قربانی شدن، و پریشانی حال، بر عمق غم و اندوه شاعر تأکید دارند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی پیچیده، درد عشق ناکام، و اشارات نمادین به رنج و فداکاری است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار یا نامناسب ممکن باشد. همچنین، برخی تصاویر مانند «تیغ خونخوار» یا «لب خونخوار» ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۷۵۴

هر کسی سبزه و صحرا و گلستان خواهد
دل بیچاره ترا چون دل من آن خواهد

نیک تنگ آمدم از خود، ز پی کشتن من
خنده گو کز لب خونخوار تو فرمان خواهد

خواندیم از پی قربان چو به مهمانی وصل
آمدم اینک، اگر وصل تو قربان خواهد

چشم تو کشت مرا، غم دیت از دل طلبید
تیغ هندو کشد و تیغ مسلمان خواهد

در غم زلف تو دل می دهم و می ترسم
که نباید که مرا دل دهد و جان خواهد

رنجه شد دوش خیال تو به پرسیدن من
چشم را گو که ز من عذر فراوان خواهد

خواستم شب ز تو یک بوسه به جانی بخرم
شرمم آمد که چنین تحفه کس ارزان خواهد

حال خسرو ز غمت گشت پریشان، آری
عشق خوبان همه گر حال پریشان خواهد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.