هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه بیانگر عشق عمیق و فداکاری شاعر به معشوق است. شاعر از درد فراق و اشتیاق دیدار میگوید و حاضر است حتی مرگ را در راه عشق بپذیرد. او معشوق را مانند شمعی میداند که جانش مانند پروانه به دور آن میگردد و از بوسههای معشوق به شدت استقبال میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و گاهی افراطی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال نامناسب باشد. همچنین درک کامل مفاهیم شعری مانند استعاره و کنایه نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۷۸۴
هر که را یاری چو تو سرکش بود
کی ز بیم تیغ سر در کش بود
مجلسی کانجا بود شمعی چو تو
مرغ جان پروانه آتش بود
چند گه بگذار تا می بینمت
تا که جانم وام تو، مهوش، بود
روز و شب می میرم اندر یاد تو
مرگ هم بر یاد رویت خوش بود
گر به یک بوسه لبت بتوان گزید
آن یکی بوسه به جای شش بود
تا سزا بیند دل بی عافیت
خوبرو آن به که گردنکش بود
خسروا، گر عاشقی از غم منال
عشقبازان را دل غمکش بود
کی ز بیم تیغ سر در کش بود
مجلسی کانجا بود شمعی چو تو
مرغ جان پروانه آتش بود
چند گه بگذار تا می بینمت
تا که جانم وام تو، مهوش، بود
روز و شب می میرم اندر یاد تو
مرگ هم بر یاد رویت خوش بود
گر به یک بوسه لبت بتوان گزید
آن یکی بوسه به جای شش بود
تا سزا بیند دل بی عافیت
خوبرو آن به که گردنکش بود
خسروا، گر عاشقی از غم منال
عشقبازان را دل غمکش بود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.