هوش مصنوعی:
این شعر از عشق و فراق سخن میگوید و درد دوری از معشوق را بیان میکند. شاعر از زلف یار، گریههایش، و امید به پایان غمها میسراید. همچنین، اشارهای به تلخیهای عشق و آرزوی رسیدن به وصال دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای شعری ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد فراق و اندوه نیاز به سطحی از بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۷۹۳
بر رخت چون زلف پر خم بگذرد
آه من زین سقف طارم بگذرد
تا کند خیل خیالت را طلب
بر رخ من گریه دم دم بگذرد
وصلت آخر یک شبم روزی شود
روزی آخر این تب غم بگذرد
بر دلم دی تیر زد چشمت، گذشت
ور زند امروز، آن هم بگذرد
هر دم از تلخی آن شیرین لبت
شربت عیش من از سم بگذرد
نگذرانی مرهمی بر درد من
درد من، ترسم، ز مرهم بگذرد
بنده خسرو از حریم وصل تو
وای اگر ناگشته محرم بگذرد
آه من زین سقف طارم بگذرد
تا کند خیل خیالت را طلب
بر رخ من گریه دم دم بگذرد
وصلت آخر یک شبم روزی شود
روزی آخر این تب غم بگذرد
بر دلم دی تیر زد چشمت، گذشت
ور زند امروز، آن هم بگذرد
هر دم از تلخی آن شیرین لبت
شربت عیش من از سم بگذرد
نگذرانی مرهمی بر درد من
درد من، ترسم، ز مرهم بگذرد
بنده خسرو از حریم وصل تو
وای اگر ناگشته محرم بگذرد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.