هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه توصیف زیبایی معشوق و تأثیر عمیق عشق بر شاعر است. شاعر از زیبایی‌های معشوق مانند گل‌رویی، زلف مشکین و خط مسلسل او سخن می‌گوید و بیان می‌کند که عشق به معشوق او را به ستوه آورده و دلش را خونین کرده است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای سنین پایین‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۷۹۶

گل ز روی تو فرو می ریزد
مشک در زلف تو می آویزد

از پی دیدن روی چو گلت
باد صد نقش همی انگیزد

هر که آن خط مسلسل بیند
خاک بر خط دبیران ریزد

چون سحر بوی تو آید به چمن
باد صبح از سر گل برخیزد

دست شستم ز دل خون گشته
زانکه با زلف تو می آمیزد

چشم بیمار تو از خون دلم
می خورد باده نمی پرهیزد

سر نهاده ست چو خسرو به غمت
سر نهد، گر ز غمت بگریزد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.