هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از احساسات عمیق عاشقانه و روحانی خود سخن میگوید. او از شبهای پر از هجران و رنج، بیداری بختم، و حضور یک مهمان ناشناخته (احتمالاً معشوق یا خداوند) میگوید. این مهمان باعث تسکین جان بیسروسامان او شده و او را از مرگ روحی به زندگی بازگردانده است. شاعر از حیرت، بیهوشی، و احساسات متضاد خود در این رابطه سخن میگوید و در نهایت به رسوایی و بدنامی ناشی از عشق اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رسوایی و بیهوشی ناشی از عشق نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۸۳۶
یارب، چه بود امشب و مهمان من که بود؟
تسکین جان بی سروسامان من که بود؟
بیدار گشت بختم و البته راست شد
آن جمله خوابهای پریشان من که بود
شبها ز هجر زیستم از جان دیگران
امشب که مرده زنده شدم جان من که بود؟
حیران آه و ناله من بود تا صباح
باری نگه کنید که حیران من که بود؟
نگذاشت آب دیده که نیکو ببینمش
یارب که پیش دیده گریان من که بود؟
بیهوشیم بلا شد، اگر نه چو خواب کرد
گر بوسه دادمیش نگهبان من که بود؟
ژولیده خاسته ست، تفحص کن، ای رقیب
کاندم که خفته پهلوی جانان من که بود؟
من بوده ام حریف شرابش تمام روز
شب پاسبان دولت سلطان من که بود؟
بدنام روزگار شدی، خسروا، ز عشق
رسوای شهر و شهره مردان من که بود؟
تسکین جان بی سروسامان من که بود؟
بیدار گشت بختم و البته راست شد
آن جمله خوابهای پریشان من که بود
شبها ز هجر زیستم از جان دیگران
امشب که مرده زنده شدم جان من که بود؟
حیران آه و ناله من بود تا صباح
باری نگه کنید که حیران من که بود؟
نگذاشت آب دیده که نیکو ببینمش
یارب که پیش دیده گریان من که بود؟
بیهوشیم بلا شد، اگر نه چو خواب کرد
گر بوسه دادمیش نگهبان من که بود؟
ژولیده خاسته ست، تفحص کن، ای رقیب
کاندم که خفته پهلوی جانان من که بود؟
من بوده ام حریف شرابش تمام روز
شب پاسبان دولت سلطان من که بود؟
بدنام روزگار شدی، خسروا، ز عشق
رسوای شهر و شهره مردان من که بود؟
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.