هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، بیانگر عشق و دلدادگی شاعر به معشوق است. شاعر با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، مانند بلبل و گلزار، ناخدای ترس، و سرو سهی، احساسات عمیق خود را نسبت به معشوق توصیف می‌کند. او از رشک و شوق سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که جان خود را فدای معشوق کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.

شمارهٔ ۸۵۴

دل در هوایت، ای بت عیار، جان دهد
چون بلبلی که دور ز گلزار جان دهد

از رشک زلف غالیه سای تو هر شبی
گر جان بود به نافه تاتار جان دهد

ابرو دو تا شده ست بر آن چشم پر خمار
چون مشفقی که بر سر بیمار جان دهد

ای ناخدای ترس، بران خسته رحم کن
کز شوق آن دو لعل شکربار جان دهد

دامن کشان شبی به سر کوی من برآی
تادل به زیر پای تو ایثار جان دهد

یارب تو جان به سرو سهی ده که در چمن
هر لحظه پیش آن قد و رفتار جان دهد

خسرو به غمزه تو دهد جان چنان که کس
بر دست شحنگان ستمگار جان دهد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.