هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از دردها و رنجهای عاشقانه، ناامیدیها و تألمات روحی خود سخن میگوید. او از بیخوابیهای شبانه، اشکهای سوزان، و فراق یار مینالد و از این که عمرش را در بتپرستی و مستی گذرانده اظهار پشیمانی میکند. با وجود شنیدن صدای دعا از مسجد، هنوز صدای چنگ و رباب در گوشش طنینانداز است. شاعر از طولانیشدن شب و غمهایش مینالد و گریههایش را پنهان میکند. در پایان، از دل میخواهد افسانهای بگوید که خواب از چشمانش ببرد.
رده سنی:
16+
متن حاوی مضامین عمیق عاشقانه، غم و اندوه، و پشیمانی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، اشارههای غیرمستقیم به مستی و بتپرستی ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد.
شمارهٔ ۸۶۳
شبها اسیر دردم و خوابم نمی برد
وین آب دیده سوزش و تابم نمی برد
جور زمانه برد ز من هر چه بود، وای
کاین درد عاشقی و شتابم نمی برد
عمرم به بت پرستی و مستی گذشت، هیچ
خاطر به سوی زهد و ثوابم نمی برد
گر چه خوش است شربت صافی، ولی چه سود؟
کز سینه تشنگی شرابم نمی رود
از مسجد، ار چه می شنوم غلغل دعا
از گوش بانگ چنگ و ربایم نمی برد
دی یار نازنین که دل از دست ما ببرد
می خندد و نمک ز کبابم نمی برد
امشب درازی شب ظالم مرا بکشت
کاندوه غم ز جان خرابم نمی برد
من گریه را به حیله نگهداشت می کنم
ورنه کدام روز که آبم نمی برد؟
ای دل، ز قصه من و از سرگذشت خویش
افسانه ای بگوی که خوابم نمی برد
چون گل درید سینه خسرو نسیم دوست
بوی بهشت هیچ عذابم نمی برد
وین آب دیده سوزش و تابم نمی برد
جور زمانه برد ز من هر چه بود، وای
کاین درد عاشقی و شتابم نمی برد
عمرم به بت پرستی و مستی گذشت، هیچ
خاطر به سوی زهد و ثوابم نمی برد
گر چه خوش است شربت صافی، ولی چه سود؟
کز سینه تشنگی شرابم نمی رود
از مسجد، ار چه می شنوم غلغل دعا
از گوش بانگ چنگ و ربایم نمی برد
دی یار نازنین که دل از دست ما ببرد
می خندد و نمک ز کبابم نمی برد
امشب درازی شب ظالم مرا بکشت
کاندوه غم ز جان خرابم نمی برد
من گریه را به حیله نگهداشت می کنم
ورنه کدام روز که آبم نمی برد؟
ای دل، ز قصه من و از سرگذشت خویش
افسانه ای بگوی که خوابم نمی برد
چون گل درید سینه خسرو نسیم دوست
بوی بهشت هیچ عذابم نمی برد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.