۳۹۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۸۴

چون طره تو سلسله بر یاسمین نهد
خورشید پیش روی تو سر بر زمین نهد

هر بوی خوش که باد ز زلفت برد به باغ
اندر قبای غنچه تنگ آستین نهد

دیوانه لطافت اندام تست آب
مانا که باد سلسله بر آب ازین نهد

در خویشتن زمین ز گرانی فرو شود
جایی که قامتت به نشستن سرین نهد

چشمت اگر بکشت مرا، گو بکش به ناز
خلقی چه شد که بار بر آن نازنین نهد

لشکر کشید عارضت از سبزه بر سمن
زین پس خراج بر گل و بر یاسمین نهد

در بوسه لب ترش کنی و جان برد لبت
زان چاشنی به سرکه در انگبین نهد

سروت که پای ناز بر این دیده می نهد
خسرو بر آستان شه راستین نهد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.