هوش مصنوعی:
این متن به فلسفهی زندگی، ناپایداری دنیا، و بیثباتی شرایط مادی میپردازد. شاعر با اشاره به گذرا بودن عمر و فانی بودن دنیا، از بیهودگی دلبستگی به مادیات سخن میگوید. همچنین، به مفاهیمی مانند عقل، عشق، و کنترل نفس اشاره میکند و از خواننده میخواهد تا به جای تعلقات دنیوی، به ارزشهای والاتر بیندیشد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی قدیمی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۹۰۶
مبصران که مزاج جهان شناخته اند
دو روزه برگ اقامت در آن نساخته اند
خراب گردد این باغ و بر پرند همه
نوازنان که درو عندلیب و فاخته اند
عجب ز مویه گری، تیز پر کشد آواز
به خانه ای که سرود طرب نواخته اند
مبین ز سیم و ز آهن تن تو کاهن و سیم
به بوته گل ازینسان بسی گداخته اند
سری که زیر زمین شد نهفته شاهان را
همان سری ست که بر آسمان فراخته اند
تهمتنان که به یک تیر چرخ می شکنند
ز بهر چیست که شمشیر و خنجر آخته اند؟
نگاهبانی جوهر چو نیست در حد عکس
چه سود از آنکه همه دزد را شناخته اند
کسان که شاهد دنیا نمودشان زیبا
به خواب گویی با دیو عشق بافته اند
عنان نفس مده، خسروا، به طینت خویش
که عاقلان فرس اندر و حل نتاخته اند
دو روزه برگ اقامت در آن نساخته اند
خراب گردد این باغ و بر پرند همه
نوازنان که درو عندلیب و فاخته اند
عجب ز مویه گری، تیز پر کشد آواز
به خانه ای که سرود طرب نواخته اند
مبین ز سیم و ز آهن تن تو کاهن و سیم
به بوته گل ازینسان بسی گداخته اند
سری که زیر زمین شد نهفته شاهان را
همان سری ست که بر آسمان فراخته اند
تهمتنان که به یک تیر چرخ می شکنند
ز بهر چیست که شمشیر و خنجر آخته اند؟
نگاهبانی جوهر چو نیست در حد عکس
چه سود از آنکه همه دزد را شناخته اند
کسان که شاهد دنیا نمودشان زیبا
به خواب گویی با دیو عشق بافته اند
عنان نفس مده، خسروا، به طینت خویش
که عاقلان فرس اندر و حل نتاخته اند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.