هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه بیانگر اهمیت عشق و فداکاری در راه آن است. شاعر تأکید میکند که بدون عشق، دل سیاه و بیارزش است و عاشق هرگز نمیتواند دوست را از یاد ببرد، حتی پس از مرگ. همچنین، شعر به درد هجران و اتصال روحی با معشوق اشاره دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند هجران و جدایی نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۹۱۰
کسی که عشق نورزد سیاه دل باشد
چو سر ز خاک لحد بر زند، خجل باشد
کسی که سر ننهد در رهش، چه سر دارد؟
دلی که جان ندهد در غمش، چه دل باشد؟
هوای دوست ز سر کی برون کند عاشق
هزار سال اگر زیر خشت و گل باشد
ز هجر سلسله شوق منقطع نشود
مرا که رشته جان با تو متصل باشد
اگر به تیغ جدایی مرا نخواهد کشت
بهل که تا بکشد کو ز من بحل باشد
چو سر ز خاک لحد بر زند، خجل باشد
کسی که سر ننهد در رهش، چه سر دارد؟
دلی که جان ندهد در غمش، چه دل باشد؟
هوای دوست ز سر کی برون کند عاشق
هزار سال اگر زیر خشت و گل باشد
ز هجر سلسله شوق منقطع نشود
مرا که رشته جان با تو متصل باشد
اگر به تیغ جدایی مرا نخواهد کشت
بهل که تا بکشد کو ز من بحل باشد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.