هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از خسروی شیراز (حافظ) بیانگر احساسات عمیق و عاشقانهی شاعر نسبت به معشوق است. در این شعر، شاعر از دیدن معشوق و تأثیرات عمیق آن بر روح و جان خود سخن میگوید. او از غمزههای معشوق، زیباییهایش مانند زلف و لب، و تأثیرات عاشقانهای که بر او گذاشته، یاد میکند. همچنین، شاعر از فالی که در غیب زده شده و سخن از عشق و مرگ عاشق میآید، صحبت میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانهی عمیق و استفاده از استعارهها و کنایههای ادبی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، درک کامل زیباییهای شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد.
شمارهٔ ۹۱۲
ز خانه دوش که آن غمزه زن برون آمد
هزار جان گرامی ز تن برون آمد
نبرد کس دل آواره باز هر سویی
که بهر دیدن او مرد و زن برون آمد
به زلف شانه همی کرد دی که چندین دل
شکسته بسته ز هر یک شکن برون آمد
عجب بود که اگر من زیم در این نوروز
که سبزه تر او از سمن برون آمد
شبم بگفت که چون نی بسوزمت ز نگاه
کجا وه از لبش این یک سخن برون آمد
دمی ز خانه برون آکه بینمت ناگاه
که بهر دیدن من جان من برون آمد
به عشق میرد خسرو، چه طرفه فالی بود؟
ز غیب کاین سخن از هر دهن برون آمد
هزار جان گرامی ز تن برون آمد
نبرد کس دل آواره باز هر سویی
که بهر دیدن او مرد و زن برون آمد
به زلف شانه همی کرد دی که چندین دل
شکسته بسته ز هر یک شکن برون آمد
عجب بود که اگر من زیم در این نوروز
که سبزه تر او از سمن برون آمد
شبم بگفت که چون نی بسوزمت ز نگاه
کجا وه از لبش این یک سخن برون آمد
دمی ز خانه برون آکه بینمت ناگاه
که بهر دیدن من جان من برون آمد
به عشق میرد خسرو، چه طرفه فالی بود؟
ز غیب کاین سخن از هر دهن برون آمد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.