هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از زبان شاعری است که خود را غرق در عشق و مستی می‌داند. او از عشق به معشوق، دوری از عقل و تقوا، و گرایش به باده و مستی سخن می‌گوید. شاعر از دین بریدن و بت‌پرستی به خاطر زیبایی معشوق یاد می‌کند و اعلام می‌کند که تا پایان عمر در آرزوی معشوق خواهد بود. همچنین، او از غمزه‌های معشوق و تأثیر آن بر خود می‌گوید و پایان شعر را با تأکید بر مستی و عشق به پایان می‌برد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره‌هایی به مستی و دوری از تقوا دارد که مناسب گروه‌های سنی بالاتر است.

شمارهٔ ۹۴۳

منم که تا زیم از عشق مست خواهم بود
به راه خوبان چون خاک پست خواهم بود

چو عقل از سر تقوی ز دست رفت، کنون
شراب در سر و ساغر به دست خواهم بود

کلید باده در انداخته به پرده دل
خدای تا در توبه نبست خواهم بود

ببرد حسن بتان دینم، ای مسلمانان
چو هندوان پس از این بت پرست خواهم بود

از اشتیاق تو در رنج، نیست خواهم شد
در آرزوی تو تا عمر هست، خواهم بود

به سینه زن نه به دیده خدنگ غمزه، از آنک
ز دیده من به تماشای شست خواهم بود

خط تو گفت در آغاز خاستن، کاینک
منم که فتنه اهل نشست خواهم بود

دل از خط تو مرا گفت، رو به گلشن و باغ
که من به سایه آن خاک پست خواهم بود

صلاح کاهش جان است، عشق خواهم باخت
فساد لذت عیش است، مست خواهم بود

نگار من عمل زلف خود مرا فرمای
اگر چه روز و شب اندر شکست خواهم بود

چو خورد هم به ازل جام عاشقی، خسرو
همیشه مست شراب الست خواهم بود
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.