هوش مصنوعی: این متن یک شعر عاشقانه است که در آن شاعر به زیبایی معشوق و تأثیر عمیق عشق او بر زندگی خود اشاره می‌کند. او از عناصر طبیعت و اسطوره‌ها برای توصیف احساسات خود استفاده می‌کند و بیان می‌کند که عشق معشوق چنان قوی است که حتی خضر نیز در برابر آن تسلیم می‌شود. شاعر همچنین از ناتوانی خود در برابر این عشق سخن می‌گوید و اینکه این احساس او را به پایین آورده است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات اسطوره‌ای و ادبی ممکن است نیاز به دانش پیش‌زمینه داشته باشند.

شمارهٔ ۹۷۴

صبح پیش رخ تو دم نزند
سرو پیش قدمت قدم نزند

نقش شیرینت بیند ار شاپور
گر چه تیغش زنی قلم نزند

خضر پیش لبت به آب حیات
لب چه باشد که دست هم نزند

نرگست چون سپاه غمزه کشد
عقل جز خیمه در عدم نزند

سر من و آستان تو، هر چند
که مسلمان در صنم نزند

تنم از بار عشق تو خم شد
کیست کز بار عشق خم نزند

صبر کم می زند قدم زین سوی
اینچنین کو که پای کم نزند

چشم می زن ز دیده بر خسرو
که به شب پلک خود بهم نزند
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.