هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق، هجران، وصل و رنجهای عشق سخن میگوید. او از زلف معشوق، نالههایش، و تأثیرات عشق بر جانش میسراید و گاهی به مفاهیمی مانند فداکاری، صبر و انتقام نیز اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از واژهها و مضامین مانند «جور»، «انتقام» و «رنج عشق» نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح دارند.
شمارهٔ ۹۷۵
از دهانت سخن به کام رسد
از لبان تو می به جام رسد
از پی بستن لب، از زلفت
هر شبی صد هزار دام رسد
زلفت ار چاشتگه بپیمایم
تا به پایان نماز شام رسد
به سلامیت جان به باد دهم
آن زمان کز توام سلام رسد
تو کنی جور و تیر ناله من
هم بدین جان ناتمام رسد
خام کاری مکن مباد امروز
کاتش من به چون تو خام رسد
وصل و هجرت به کنه کار منند
تا ازین هر دوام کدام رسد
وصل اگر دست داد، هم در پی
هجر ناگه به انتقام رسید
کشد از هجر و غصه، گر روزی
بنده خسرو بدان غلام رسد
از لبان تو می به جام رسد
از پی بستن لب، از زلفت
هر شبی صد هزار دام رسد
زلفت ار چاشتگه بپیمایم
تا به پایان نماز شام رسد
به سلامیت جان به باد دهم
آن زمان کز توام سلام رسد
تو کنی جور و تیر ناله من
هم بدین جان ناتمام رسد
خام کاری مکن مباد امروز
کاتش من به چون تو خام رسد
وصل و هجرت به کنه کار منند
تا ازین هر دوام کدام رسد
وصل اگر دست داد، هم در پی
هجر ناگه به انتقام رسید
کشد از هجر و غصه، گر روزی
بنده خسرو بدان غلام رسد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.