هوش مصنوعی:
متن بالا یک شعر کلاسیک فارسی است که به توصیف طبیعت و تغییرات فصل بهار میپردازد. در این شعر، عناصر طبیعی مانند گلها، ابر، باد، و پرندگان به تصویر کشیده شدهاند و فضایی شاعرانه و عاشقانه ایجاد شده است. در پایان، شاعر از ساقی میخواهد که اگر فرصتی دارد، به او نیز توجه کند.
رده سنی:
12+
این شعر دارای مفاهیم عمیق و ادبی است که ممکن است برای کودکان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۹۷۶
وقت آن شد که گل شکفته شود
چشم نرگس ز می غنوده بود
خواهد ابر دونده را گیرد
سرو از بس که در هوا بدود
معتدل شد هوا چنان که ز چرخ
بر چمن باد گرم هم نرود
آتش لاله را همی بیند
زاغ چون هندوان نمی گرود
می زند مرغ نغمه ای که چنان
هر زمانی ز دست می بشود
باد گوش بنفشه می پیچد
که ز بلبل سخن نمی شنود
ساقیا، گر ترا چنین وقتی
گذری بر من اوفتد، چه شود
چشم نرگس ز می غنوده بود
خواهد ابر دونده را گیرد
سرو از بس که در هوا بدود
معتدل شد هوا چنان که ز چرخ
بر چمن باد گرم هم نرود
آتش لاله را همی بیند
زاغ چون هندوان نمی گرود
می زند مرغ نغمه ای که چنان
هر زمانی ز دست می بشود
باد گوش بنفشه می پیچد
که ز بلبل سخن نمی شنود
ساقیا، گر ترا چنین وقتی
گذری بر من اوفتد، چه شود
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.