هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر احساسات عمیق و پرتناقض عاشق نسبت به معشوق است. شاعر از عشق بی‌حد و حصر خود می‌گوید که حتی در سینه و دلش نمی‌گنجد، از ناتوانی در برابر عشق شکایت دارد و اشاره می‌کند که غم عشقش آنقدر بزرگ است که نمی‌تواند آن را پنهان کند. همچنین به تضاد بین عشق و عقل اشاره شده و در نهایت از بزرگی و بی‌نظیری معشوق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و تضادهای احساسی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین استفاده از استعاره‌ها و صنایع ادبی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۹۸۵

با تو در سینه جان نمی گنجد
تو درونی ازان نمی گنجد

ناتوانم ز عشق و هیچ علاج
در دل ناتوان نمی گنجد

تنگ دارد دل مرا که در او
جز تو کس، ای جوان، نمی گنجد

آنچنانی نشسته اندر دل
که نفس هم در آن نمی گنجد

می نگنجی تو در میانه جان
لیک جان در میان نمی گنجد

غم تو آشکار خواهم کرد
چه کنم، در نهان نمی گنجد

عشق در سر فتاد و عقل برفت
کاین دو در یک مکان نمی گنجد

تا که خسرو زبان گشاد از تو
سخنش در جهان نمی گنجد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.