۲۳۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۹۳

دلبرم بی وفاست، چتوان کرد
میل او با جفاست، چتوان کرد

چون دل پادشاه کشور حسن
فارغ از هر گداست، چتوان کرد

ماجراها میان حسن و وفاست
حسن دور از وفاست، چتوان کرد؟

دلبر بیوفای عهد شکن
چون نه بر عهد ماست، چتوان کرد؟

از غمت جان به لب رسید مرا
چون ترا این رضاست، چتوان کرد؟

آن بت سست عهد سخت کمال
ظلم پیشش رواست، چتوان کرد؟

چون هنوز آن نگار شهر آشوب
بر سر ماجراست، چتوان کرد؟

دل به شوخی ربود از دستم
دلبر دلرباست، چتوان کرد؟

کلی اختیار تو خسرو
چون به دست قضاست، چتوان کرد؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.