۲۵۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۱۳

زلفت، صنما، تافته چندین چه نشیند؟
وان چشم تو با ابروی پرچین چه نشیند؟

پروین چو به رخسار تو هر صبح بخندد
تا بر دل خورشید ز پروین چه نشیند؟

گر نیشکر از دست تو بر خاک نشسته ست
این دیده بر آن قامت شیرین چه نشیند؟

ور تیره نخواهد دل من حالت خود را
با گیسوی مشکین تو چندین چه نشیند؟

ور مشورت ریختن خون کسی نیست
خط تو به آن طره مشکین چه نشیند؟

چون وصل تو ما را ندهد دست به بالین
چندین غم تو بر سر بالین چه نشیند؟

تو شاد بزی، گر بر خسرو ننشستی
از همچو تویی بر من مسکین چه نشیند؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.