هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غزلگونه، به زیباییهای معشوق و احساسات شاعر نسبت به او میپردازد. شاعر از موهای تابیده، چشمها و ابروهای معشوق، خندههای پروینگونه او و قامت شیرینش سخن میگوید و از غمهای ناشی از دوری و آرزوی وصال مینالد.
رده سنی:
15+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۰۱۳
زلفت، صنما، تافته چندین چه نشیند؟
وان چشم تو با ابروی پرچین چه نشیند؟
پروین چو به رخسار تو هر صبح بخندد
تا بر دل خورشید ز پروین چه نشیند؟
گر نیشکر از دست تو بر خاک نشسته ست
این دیده بر آن قامت شیرین چه نشیند؟
ور تیره نخواهد دل من حالت خود را
با گیسوی مشکین تو چندین چه نشیند؟
ور مشورت ریختن خون کسی نیست
خط تو به آن طره مشکین چه نشیند؟
چون وصل تو ما را ندهد دست به بالین
چندین غم تو بر سر بالین چه نشیند؟
تو شاد بزی، گر بر خسرو ننشستی
از همچو تویی بر من مسکین چه نشیند؟
وان چشم تو با ابروی پرچین چه نشیند؟
پروین چو به رخسار تو هر صبح بخندد
تا بر دل خورشید ز پروین چه نشیند؟
گر نیشکر از دست تو بر خاک نشسته ست
این دیده بر آن قامت شیرین چه نشیند؟
ور تیره نخواهد دل من حالت خود را
با گیسوی مشکین تو چندین چه نشیند؟
ور مشورت ریختن خون کسی نیست
خط تو به آن طره مشکین چه نشیند؟
چون وصل تو ما را ندهد دست به بالین
چندین غم تو بر سر بالین چه نشیند؟
تو شاد بزی، گر بر خسرو ننشستی
از همچو تویی بر من مسکین چه نشیند؟
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.