هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از خسرو شیرازی، بیانگر عشق و ستایش معشوق است. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، احساسات خود را نسبت به معشوق بیان می‌کند و از درد فراق و عشق ناکام می‌نالد. همچنین، در ابیاتی به مفاهیم عرفانی مانند فقر و نیاز به معشوق اشاره شده است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به‌کاررفته نیاز به دانش ادبی نسبتاً بالایی دارند.

شمارهٔ ۱۰۴۲

چو باد صبح به آن سرو خوش خرام شود
سلام گویم و جان همره سلام شود

غلام اویم و هر کس که بیند آن صورت
ضرورت است که همچو منش غلام شود

عنایتی که رهی نیم کشت غمزه تست
به یک اشارت ابروی تو تمام شود

جدا کنی تو و من پیش خلق شکر کنم
مرا جمال تو باید که نیک نام شود

لب و دهان و رخت هر یکی بلای دل اند
یکی دلم چه کند، جانب کدام شود؟

به چند سوز دل از آه کار پخته کنم
دگر ره از خنکی های بخت خام شود

به فتوی خط او کآیتی ست می ترسم
که خواب بر همه کس بعد ازین حرام شود

میان غم زدگانم بخوان که پیش ملک
فقیر نیز بگنجد که بار عام شود

ببرد خواب ز همسایه ناله خسرو
مباد مرغ چمن پای بند دام شود
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.