هوش مصنوعی: شاعر در این متن از دردها و رنج‌های درونی خود سخن می‌گوید و بیان می‌کند که قادر به بیان مشکلاتش نیست. او از خیال، چشم و غم خود به عنوان تنها همراهانش یاد می‌کند و از بی‌توجهی دیگران به حالش شکایت دارد. همچنین، شاعر از فرصت‌های از دست رفته و بخت ناخوشایند خود می‌نالد و در نهایت به ناپایداری دنیا اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و درونی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، لحن غمگین و بیان مشکلات شخصی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد تا به درستی درک شود.

شمارهٔ ۱۱۴۳

مرا کاری ست مشکل با دل خویش
که گفتن می نیارم مشکل خویش

خیالت داند و چشم من و غم
که هر شب در چه کارم با دل خویش؟

ز واپس ماندگان یادی کن آخر
چه رانی تند، جانا، محمل خویش؟

مرا در اولین منزل ره افتاد
ترا خوش باد راه و منزل خویش

نه من زان گونه در دریا فتادم
که آید کشتنم در ساحل خویش

چه فرصتها که گم کردم درین راه؟
ز بخت خوابناک غافل خویش

کم از جولانی آخر در ره ما؟
چه خسرو خاک کرد آب و گل خویش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.