هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق، دلبستگی، رنجهای عاشقانه و ناامیدیهای ناشی از آن سخن میگوید. همچنین، اشارههایی به مفاهیم صوفیانه مانند صبر و شکیبایی دارد. شاعر از یار، رقیب، ساقی و معشوق صحبت میکند و احساسات عمیق خود را بیان میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاطفی عمیق و گاه پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوانتر دشوار است. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج عشق و مفاهیم صوفیانه نیاز به بلوغ فکری و تجربه بیشتری دارد.
شمارهٔ ۱۱۶۰
خوش رفیقی او که گه گه در نظر می آیدش
لیک حیرانم که دل بر جای چون می بایدش
زلف بر بالین و او در خواب خوش، وه کای رقیب
با چنان تشویش دلها خواب چون می آیدش
صوفی ما دعوی پرهیزگاری می کند
باش تا ساقی مستان روی خود بنمایدش
ساقیا، چون دور گردانی ز خون من بشوی
آن لب ساغر که لبهای تو می آلایدش
عشق را اسباب خون من همه حاصل شده ست
یک کرشمه از سر ابروی تو می بایدش
باغ رو، جانا، که نرگس در هوای روی تست
روی گل می بیند، اما دل نمی آسایدش
عاشق مسکین و کنجی و خیالی و غمی
چون کند بیچاره، چون دل با کسی نگشایدش
نیست عاشق را دوایی بهتر از صبر و شکیب
گر بود دانا، چنین دانم همی فرمایدش
خسروا، دل بد مکن، گر یار بدخویست، ازآنک
هر چه با آن روی زیبا می کند، می شایدش
لیک حیرانم که دل بر جای چون می بایدش
زلف بر بالین و او در خواب خوش، وه کای رقیب
با چنان تشویش دلها خواب چون می آیدش
صوفی ما دعوی پرهیزگاری می کند
باش تا ساقی مستان روی خود بنمایدش
ساقیا، چون دور گردانی ز خون من بشوی
آن لب ساغر که لبهای تو می آلایدش
عشق را اسباب خون من همه حاصل شده ست
یک کرشمه از سر ابروی تو می بایدش
باغ رو، جانا، که نرگس در هوای روی تست
روی گل می بیند، اما دل نمی آسایدش
عاشق مسکین و کنجی و خیالی و غمی
چون کند بیچاره، چون دل با کسی نگشایدش
نیست عاشق را دوایی بهتر از صبر و شکیب
گر بود دانا، چنین دانم همی فرمایدش
خسروا، دل بد مکن، گر یار بدخویست، ازآنک
هر چه با آن روی زیبا می کند، می شایدش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.