هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غزلی از خسرو، زیبایی و جذابیت معشوق را با تصاویر شاعرانه مانند چشم پر خمار، لعل آبدار، سرو قامت، و خورشید تابان توصیف میکند. شاعر از تأثیر عمیق معشوق بر دل و جان خود میگوید و از غم و ظلمی که متحمل شده سخن میراند. در پایان، با اشاره به قافیه و اختصار، سخن خود را به پایان میبرد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۱۷۳
مستی گرفت شیوه آن چشم پر خمارش
شد ختم جان فزایی بر لعل آبدارش
تا باغ حسن گیرد نزهت، قضا نهاده
سروی ز قامت او بر طرف جویبارش
افزود مهرش آندم دل را که بی حجابی
بنمود روی تابان خورشید سایه دارش
آوازه بت حسن بنشست بی توقف
ناگاه چون بر آمد از روم و زنگبارش
از شب اثر نماند، از شام چون بیاید
از شش جهات گیتی از ماه پنج و چارش
بکشا ز قفل یاقوت آن درج زر به خنده
کارم روان ز دیده گوهر بسی نثارش
خونریز تیر غمزش زان روی شد که دارد
در نیم روز مسکن چشم سیاه کارش
ظلمش گذشت از حد زان قصه غصه کردم
تا داد من ستاند ثانی شهریارش
تا قافیه است باقی راند کلام خسرو
لیکن طریق احسن اینجاست اختصارش
شد ختم جان فزایی بر لعل آبدارش
تا باغ حسن گیرد نزهت، قضا نهاده
سروی ز قامت او بر طرف جویبارش
افزود مهرش آندم دل را که بی حجابی
بنمود روی تابان خورشید سایه دارش
آوازه بت حسن بنشست بی توقف
ناگاه چون بر آمد از روم و زنگبارش
از شب اثر نماند، از شام چون بیاید
از شش جهات گیتی از ماه پنج و چارش
بکشا ز قفل یاقوت آن درج زر به خنده
کارم روان ز دیده گوهر بسی نثارش
خونریز تیر غمزش زان روی شد که دارد
در نیم روز مسکن چشم سیاه کارش
ظلمش گذشت از حد زان قصه غصه کردم
تا داد من ستاند ثانی شهریارش
تا قافیه است باقی راند کلام خسرو
لیکن طریق احسن اینجاست اختصارش
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.