هوش مصنوعی: شاعر در این متن به بیان عشق و ارادت خود به معشوق می‌پردازد. او از ادب و فروتنی خود در حضور معشوق سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که بتواند هرچه زودتر به او نزدیک شود. شاعر از جذابیت و هدایتگری معشوق می‌گوید و خود را ذره‌ای در مقابل خورشید وجود او می‌داند. همچنین، او به سخنان معشوق اشاره می‌کند و بیان می‌دارد که هرجا برود، به تار مویی از معشوق پیوند خورده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه‌ای است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، درک برخی از اشارات و استعارات موجود در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۲۷۵

زین پای ادب نیست که در کوی تو آیم
سازم ز دو دیده قدم و سوی تو آیم

ای کاش شوم زودتری خاک که باری
با باد شرم همره و پهلوی تو آیم

در کوی تو گمره شوم از بوی تو با آنک
آنجا همه زان رهبری بوی تو آیم

خورشیدی و من ذره، کنم بی سر و پا رقص
آن لحظه که در جلوه گه روی تو آیم

گفتی که سیاست کنمت، کی بود آن تا
گل بسته و آراسته در کوی تو آیم

گفتی که برو جان ببر از من، چه روم چون
هر جا که روم بسته به یک موی تو آیم

پرسی غم خسرو ز پی شرح، زبان کو
چون پیش نمکدان سخنگوی تو آیم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.