هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از بیان احساسات خود به معشوق سخن می‌گوید. او اشاره می‌کند که با وجود گفتن برخی چیزها، در واقع آن‌ها را به زبان نیاورده است. شاعر از معشوق می‌خواهد که سکوت او را درک کند و به یاد لحظه‌ای بیفتد که معشوق با ناز و ادا تأیید می‌کند که شاعر چیزی را گفته یا نگفته است. در نهایت، شاعر به معشوق می‌گوید که حتی اگر رازش را به گوش او گفته باشد، معشوق ممکن است بگوید که آن را شنیده یا نشنیده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و زبان شاعرانه ممکن است برای سنین پایین دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۲۸۵

غمت با این و با آن گفتم، نگفتم
اگر چه ترک جان گفتم، نگفتم

ترا جان گفتم، ای دلبر تو دانی
که من این از زبان گفتم، نگفتم

به خاموشی بکش مسکین منی را
چنین ار یا چنان گفتم، نگفتم

خوش آن لحظه که تو گویی به صد ناز
«همین داد کان فلان گفتم، نگفتم »

به گوشت گر چه گفتم راز خسرو
تو گویی «بود آن گفتم، نگفتم »
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.