هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. او از هجران و دوری معشوق رنج میبرد و خود را غرق در عشق و اشتیاق به او میداند. شاعر از رقیب میخواهد که او را به دیدار معشوق برساند و از صبا میخواهد که بوی بستان معشوق را برایش بیاورد. او در نهایت خود را متعلق به معشوق میداند و حتی در رویا با معشوق گفتگو میکند.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عاشقانه عمیق و استفاده از استعارههای پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند هجران و عشق ناکام ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.
شمارهٔ ۱۲۸۸
پری رویی که من حیران اویم
به جان آمد دل از هجران اویم
رقیبا، دیدنم باری رها کن
دو روزه عمر تا مهمان اویم
بگفتندش، فلان مرد از غمت، گفت
«نخواهد مرد چون من جان اویم »
صبا هم بر شکست از ما که روزی
نیارد بویی از بستان اویم
چو مردم تشنه من در وادی هجر
چه سود ار چشمه حیوان اویم؟
ز زلفش دل همی جستم، دلم گفت
که زان تو نیم، من زان اویم
چو بر خسرو سیاست راند، گفتم
که با تو گفت من سلطان اویم
به جان آمد دل از هجران اویم
رقیبا، دیدنم باری رها کن
دو روزه عمر تا مهمان اویم
بگفتندش، فلان مرد از غمت، گفت
«نخواهد مرد چون من جان اویم »
صبا هم بر شکست از ما که روزی
نیارد بویی از بستان اویم
چو مردم تشنه من در وادی هجر
چه سود ار چشمه حیوان اویم؟
ز زلفش دل همی جستم، دلم گفت
که زان تو نیم، من زان اویم
چو بر خسرو سیاست راند، گفتم
که با تو گفت من سلطان اویم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.