هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق ناکام و درد فراق می‌گوید. او نه به معشوق دسترسی دارد و نه تحمل انتظار را. با وجود رنج‌هایی که از معشوق و روزگار می‌کشد، همچنان عشق را در دل نگه می‌دارد و امید به وصال دارد. او از دشواری‌های زندگی و درد عشق شکایت می‌کند، اما با وجود همه این‌ها، عشقش پایدار است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال به‌طور کامل قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد فراق و ناامیدی نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۳۰۲

نه دست رسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم

هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم

در دل غم تو کنم خزینه
گر یک دل و گر هزار دارم

این خسته دل چو موی باریک
از زلف تو یادگار دارم

من کانده تو کشیده باشم
اندوه زمانه خار دارم

در آب دو دیده از تو غرقم
و امید لب و کنار دارم

دل بردی و تن زدی، همین بود
من باز بسی شمار دارم

دشنام همی دهد به خسرو
من با دو لب تو کار دارم
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.