هوش مصنوعی: این متن شعری است که از دردها و ناامیدی‌های زندگی سخن می‌گوید، از گرفتاری در دام بلا، گذر بی‌ثمر زمان، و ترس از فتنه‌های عمومی. همچنین، به عشق و امیدواری اشاره دارد و از صبر در برابر ناکامی‌ها می‌گوید.
رده سنی: 15+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی مضامین مانند ناامیدی و فتنه نیاز به درک و تجربه بیشتری از زندگی دارند.

شمارهٔ ۱۳۰۱

آن مرغ که بود زیرکش نام
افتاده به هر دو پای در دام

در دام بلا فتاد ز آغاز
تا خود به کجا رسد سرانجام!

آیا تو کجا و ما کجاییم
دردا که به هرزه رفت ایام

ترسم که به جور تو برآید
ناگاه به شهر فتنه عام

خرم دل آن که با نگاری
در گوشه خلوتی کشد جام

رخسار تو زیر زلف مشکین
صبح است مقیم بر در شام

چون کام دل از تو بر نیاید
صبر از تو همی کنم به ناکام

نومید مشو، دلا، چه دانی
باشد که بیایی، خسروا، کام
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.