هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساسات عمیق عاشقانه و رنج‌های عشق سخن می‌گوید. او از مستی و پنهان‌خواری می‌گوید که نمادی از عشق و درد است. همچنین، به تشنگی و عطش برای معشوق اشاره می‌کند و از غم‌ها و رنج‌های ناشی از هجران می‌نالد. در پایان، شاعر به مقایسه‌ای بین مستی عاشقانه و مستی معمولی می‌پردازد و بر عمق رنج‌های خود تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌هایی مانند 'مستی' و 'پنهان‌خواری' نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارد.

شمارهٔ ۱۳۰۹

مستم که امشب گوییا میهای پنهان خورده ام
من با خیال خویش می با نامسلمان خورده ام

نی نی که خوردم خون خود،چون پوشم ازتو،چون رخم
بر من گواهی می دهد هر می که پنهان خورده ام

از تشنگی آن دو لب می آیدم خون در جگر
مردم که در خواب از لبش دوش آب حیوان خورده ام

این نیم کشت غمزه را بیرون میارید از لبش
تا جان هم آنجایم رود کز یار پیکان خورده ام

ای مست جان خوشدلی، بر جان من طعنه مزن
تو جام عشرت خورده ای، من جام هجران خورده ام

وقتی به خسرو گفته ای «کت من به دست خود کشم »
چندین همه غمهای تو از شادی آن خورده ام
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.